سیاسی - خبری و تحلیلی آرمان آزادی

انسانها آزاد است، ولی همیشه در زنجنیر

سیاسی - خبری و تحلیلی آرمان آزادی

انسانها آزاد است، ولی همیشه در زنجنیر

آزادی ...

یک نظریه تعهدات که بر افراد تمرکز می کند به این معنی نیست که چیزی مانند جامعه وجود ندارد یا ما نمی توانیم به طور معنی دار از گروهها صحبت کنیم. این واقعیت که درختها وجود دارند این را نمی رساند که نتوانیم از جنگل حرف بزنیم. جامعه صرفا جمع شدن افراد نیست ونه چیزی بزرگتر و بهتر که جدا از آنها باشد. درست به همان نحو که یک ساختمان انبوهی آجر نیست، بلکه آجرها و ارتباط میان آنهاست، جامعه یک شخص نیست که حقوق خاص خود را داشته باشد، بلکه تعداد زیادی از افراد و روابط پیچیده میان آنهاست.

موضع آزادی گرایان در آزادی فردی که توسط منتقدان گروه گرا تحریف شده ساده و معقول است. روشن است که افراد متفاوت چیزهای متفاوتی برای زندگی نیکو، سلامت و با فضیلت احتیاج دارند. مردم با وجود طبیعت مشترکشان، از حیث مادی و عددی منفرد هستند و ما نیازهایی داریم که فرق می کند.پس خیر عمومی ما تا کجا گسترده می شود؟

دولت به طالبان پول و اسلحه می دهد

پس از آن که چندیدن بار از طریق این رسانه ورسانه های جمعی دیگر از ارتباط نظامیان خارجی و بخصوص انگلیسی ها و آمریکایی ها و برخی از سران دولت افغانستان با طالبان پرده برداشته شده است، اینبار یک سند دیگر از ارتباط سران دولت بمعرض دید همگان قرار می گیرد.
یک افسر وزارت داخله که کارشناس اوپراتیفی این وزارت نیز می باشد طی افشای قسمتی از حقایق پنهان اما تلخ در دولت کنونی پرداخته است.
وی اذعان داشته است: داکتر غلام فاروق وردک وزیر دولت در امور پارلمانی و رییس اداره امور با هماهنگی کامل حامد کرزی رییس جمهور واقای احدی وزیر مالیه وظیفه دارند، در ولایات ــ زابل ــ غزنی ـــقندهار ـــ هلمند ـــ فراه ـــ نیمروز ـــ پکتیا ـــ پکتیکا ــ خوست ــ کنر ها ـــ نور ستان ـــ لغمان ــ برای گروپ های خاص طالب وحزب اســلامی گلبدین حکمتیار، البســـه ، تجهیزات ، ســــلاح ، مهیمات ، مواد ارتزاقی و دیگر ضروریات لوژســتیکی رســــانیده واغلبآ در صورت ضرورت ودرخواست سرگروپ های طالب پول نقد « دالر » ویا « ایرو » نیز گســـیل دارند.
وی اضافه کرده است: بطور مثال چند ماه قبل جنرال ســــخی احمد بایانی رییس اداری وزارت امور داخله مبلغ دوصد هزار دالر را به دســـتور وهدایت مستقیم وزیر داخله و وزیر مالیه به ولایت زابل انتقال وانرا برای ملا عبدالسلام اخوندزاده یکی از قومندانان طالب تسلیم داد ولی جنرال سخی احمد بایانی با پول متذکره جانب امریکا که پاسپورت ســـتیزنی انرا داشت پرواز وفعلأ زیر مراقب وکنترول (
F . B . I ) امریکا قرار داشــته وبرادر کوچک جنرال سخی احمد بنام فرید احمد بایانی که از دوستان نزدیک برادر وزیر داخله میباشد بتاریخ ?? اگست ???? دوکامیون مواد خوراکه، البسه، موزه، دستار را به ولســـوالی اوبند ولایت مقر انتقال وتسلیم افراد مسلح طالب نموده وتاریخ ?? اگست واپس کابل گردید.

بیایید از حقایق با خبر شویم

 جناب عبدالرب رسول سیاف به جایگاه فراخوانده شد تا درموردی مدح مسعود سخنرانی نماید. 

Sayyaf: RAWA called us dog!جناب استاد که معادل فارسی نامش " خدابنده قاصد شمشیر زن" میباشد با یک هیبت تمام پشت تریبون تشریف آورد، استاد مثل همیشه یک طور یا شاید همان یک دست لباس را میپوشد و تیپش همواره یکسان است، لنگی توسی رنگ که از وسط قسمت بالا کلاه زرد رنگ شیشه دار به شکل گنبد نمایان است. محاسن فرا استاندارد به طول تقریبا 40 سانتی متری،بوررنگ که با گذشت زمان طولانی تبدیل به این رنگ شده، و قسمت پایانی ریش حالت امواج را به خود گرفته به مشکل میشود یخن گلدوزی شده و بچه گانه آقای استاد را از اطراف یا لابلای ریش دید، اما با حرکت سر آقای استاد به سمت چپ و راست گوشه و کنار یخن گلدوزی شده ای آقای استاد ظاهر میشود.

به سخنانش آغاز کرد، پس از آن یک دوبیتی را که شاید خودش ساخته بود در مدح مسعود سرود، سیاف به تمجید از اندیشه های مسعود مبنی بر استقلال افغانستان و وحدت ملی پرداخت و افزود مسعود تنها افتخار این کشور و این ملت بود و ادعا کرد که تمام ملت از مسعود همیشه به عنوان یک فرد خیر خواه و میهن پرست یاد میکند وتمام ملت از فقدان مسعود محزون است. استاد همچنین به یکی از خصوصیات شخصیتی مسعود اشاره کرد و گفت هیچگاهی از مسعود نشنیده ام که فتح فلان تپه را یا فایق آمدن بر دشمن را تنها به خود ربط بدهد، او همیشه میگفت که خدا فتح کرد و شهامت بچه ها بود. بعد به یادآوریی خاطره های دوران جهاد و کشتار مردم پرداخت مجاهدین را قهرمانان ملت خطاب کرد و ملت افغانستان را تا ابد مدیون جان فدایی ها و جسارت های مجاهدین دانست. او افزود اگر مجاهدین و شهامت شان نبود امروز ما این افتخار آزادی را نداشتیم،(افتخار؟؟؟) و بیرق اسلام در سرزمین افغانستان به احتزاز نبود. و این کشور مهد پرورش تروریست نبود بن لادن کجا میزیست سیاف در ضمن سخنانش اضافه کرد یکی از بزرگترین دستآورد جهاد بر علیه مستکبرین پیدایش یک نظام اسلامی بوده و تمام کشتارها و خرابیها را برحق و کار خود خداوند دانست. اوبرای تصدیق این ادعایش عبارتی عربی از قرآن خواند که خدا خطاب به محمد کرده و گفته هرگز نگران این کشته نباش زیرا اینها راشما نکشته اید الله کشته است. (پس به نظر سیاف کشتار بعضی مناطق مانند افشار سیلو و ... هم کشته های الله می باشد). سپس سیاف وضعیت سیاسی کنونی را به بررسی گرفت و گفت که او معتقد است اگر از قوت و مهارت جنگی مجاهدین برای مبارزه با ستیزه جویان طالب استفاده نگردد هیچ زمانی بر آنها فایق نخواهیم آمد. او گفت به اصطلاح عامیانه این جمله را تکرار میکنم که به غیر ازمجاهدین پدر کس هم نمیتانه ای مشکلات ها ره حل کنه. آقای سیاف در مورد تاریخ افغانستان و افتخارات تاریخی افغانستان نیز چنین گفت، مجسمه های بامیان گرچند ریشه ای تاریخی دارند اما زیاد اهمیت ندارند چون این مجسمه ها تاریخ بت پرستی مردم را آشکار میسازد بدین معنا که زمانی مردم بت پرستش میکردند.

آقای استاد اولا حرف از افتخار آفرینی میزند و به دفاع از مجاهدین برمیخیزد، و مردم را مدیون شهامتهای مجاهدین میداند، من نمی دانم که آقای سیاف چه چیزی را افتخار میداند که توسط مجاهدین آفریده شده است ؟ ویرانی ؟ بیسوادی؟ بی ثباتی؟ فقر ؟ کشتار؟ و کتاب های مختلفی است که من برای استاد توصیه میکنم که بخوانند تا بدانند قبل از هجوم اعراب بر افغانستان، این سرزمین مهد تمدن شرق بوده ومردمان این سرزمین یکتاپرست بودند. زمانیکه فرهنگ مجسمه پرستی و گوساله پرستی همچنان بر سرزمینهای اعراب سایه افگنده بود اعراب در عمق جهالت به سرمیبردند، دخترانشان را زنده بگور میکردند و هیچ خبری از یکتا پرستی وجود نداشت مردمان سرزمین ما خداپرست بودند و کشورما به نام مهد تمدن شرق شهرت داشت، که شگرد به کاررفته در ساختار مجسمه های بودا نشانه ای از پیشرفته گی و تمدن مردمان این مرزوبوم است. مردمان متمدن و مترقی چندین قرن پیش مجسمه ها را ساختند اما طالبان آنان را بعد از قرن ها فروریخت. این خود نشان میدهد که مردم مرکزی به درازای تاریخ همواره در فکر افتخار آفرینی و آبادی بوده اند اما طالبان همواره به فکر تخریب.

خوانندهء عزیز! هم اکنون قضاوت عادلانه و روشن اندیشانه را بر دوش شما میگذارم تا به عنوان یک شهروندی که سرنوشت شما بدست چنین دولت سالارانی بی خرد است ببینید که این افراد از بافت های کرزی و سیاف و وردک خواسته های تاریک اندیشی خود رقم زده، حس بدبینی و نفاق و کدورت را چنان در بین اقوام و مذاهب به عمقش رسانیده اند که هیچ افغانستانی به تعلق خود در این کشور افتخار ندارد.

جنگ سالاران و قبیله سالارانی که توانایی تخریب و آدم کشی را به بخوبی دارند اما برای آبادی و بازسازی احساس ضعف میکنند و از خداوند می خواهند که افغانستان را برای ایشان بازسازی کنند. فکر میکنم که خداوند هم دیگر هیچ کمکی را به این مردم نخواهد کرد چون میداند که این مردم خودستیز هستند، گیرم که خدا رحم کند و این وطن را یکشبه با زور ملائکه های متخصص و آرکیتکت خود بازسازی کرد مکاتب و زیرساخت ها را ساخت، اما طالبان و طالبانیها، فردای آنروز قبل از طلوع آفتاب این آبادی ها را ویران خواهند کرد.

خدا درست کند تا شما خراب کنید؟

 

در برنامه بزرگداشت هفتمین سالروز ترور احمدشاه مسعود، جناب رئیس جمهور منتخب افغانستان حامد کرزی که ماشاءالله گویی از مهارت سخنوری والایی برخوردار شده، بدون کلاه و چشمک زنان، داشتند سخن ایراد میگردند از غیرت و شهامت افغانی، اینکه در میدان جنگ افغانها همیشه برنده هستند یاد آوری میکرد، از شاهکاری های مجاهدین و قدردانی از آنان، از پیشرفتهای چشمگیر دولت خود در عرصه های بازسازی و سیاسی و اجتماعی سخن گفتند وموضوع خیلی مهمی را که جناب ایشان به آن پرداختند موضوع اتفاق افغانها بود. رئیس جمهور معتقد است و تأکید میکند که بازسازی این وطن جز بدست خود افغانها امکان پذیر نیست، او خاطرنشان ساخت که کمک مالی بیرونی، مشوره های بیرونی، متخصصین بیرونی خوبند، ما به آنها نیاز اشد داریم، اما آبادیی این کشور جز به خواست و عمل خود افغانها ابداً امکان پذیر نیست. آقای کرزی همچنین افزود که اتفاق و اتحاد ملت تنها راه حلی برای رسیدن به یک اندیشه ای ملی مشترک و دسترسی به یک نظام کاملا دیموکراتیک و مبتنی بر خواست مردم میباشد. آقای کرزی میگوید، اتحاد و اتفاقی که او از آن سخن میراند هم اکنون در افغانستان قابل رؤیت است و احساس می شود، با وجود مشکلات و اختلالات سیاسی بین احزاب سیاسی باز هم نسبت به آینده ی کشور خوشبین است.

چیزی که مبهم است، شعار وحدت و همبستگی است که همواره از طرف سیاست مداران و دولت مردان ما برای ملت گفته می شود. چنانچه رئیس جمهور معتقد است و بارها مگوید که تنها راه حل و بیرون رفت از بحران کنونی اتحاد و همدلی مردم است، پس چرا خود بر این اصل سرنوشت ساز پاگذاشته و همواره با سیاست ها و جهت گیری های قومی نمی گذارد تا وحدت ملی، برادری و برابری از حالت شعاری به وضعیت واقعی درآید؟ موضوع حمله ی کوچیها بر مناطق مردم مرکزی که منجر به بار آمدن یک فاجعه ای انسانی ، تخریب مزارع و کوچ اجباری شد را بیاد آوریم. کرزی همچنان در آن مواقع خاموش نشسته بود که برای اینکه مبادا معاهدات نشنالیستی را نقض کرده باشد صدای از خود بیرون نمی آورد و همچنان زیرپرده وی و تعدادی از وزرای از کوچیگری حمایت میکردند.

موضوع بازسازی در کشور باکمک گزاف جامعه ی جهانی در دو ترم که حدود چهل ملیارد دالر امریکایی طی سالهای ریاست جناب کرزی به افغانستان جهت بازسازی سرکها مکاتب و کارآفرینی در تمام نقاط کشور بدون درنظرداشت رابطه های قومی، حزبی، یا سمتی پرداخته شده است. اما تا هنوز حد اقل چهل در صد آنچه که توقع میرفت در معرض اجرا قرار نگرفته است. تمام پروژه های بازسازیی دولت در طی این هفت سال صرفا به مناطق پشتون نشین متمرکز بوده است. مناطقی که مرکز فعالیت ستیزه جویان طالبان است، طالبان یا طالب زده های که با اندیشه های تاریک و قرون وسطایی شان خوشبختی مردم افغانستان را در گیر و اسلام و تفکر عرب غلامی و پاکستان غلامی میدانند و معتقدند که دین از نوع ملاعمر تنها نیازجامعه ی ماست، این جامعه به هیچ چیزی جز اسلام ملاعمری نیازمند نیست وبه فن آوری، پیشرفت ، تمدن اعتقاد ندارند. ما شاهد عینی این ماجراها بوده ایم که هر ساختمان مکتب، سرک، پول و پولچک در این مناطق آباد شده پیش از آنکه مورد بهره برداری قرار گیرد از طرف باشنده گان این مناطق تخریب میشود. اما مناطق مرکزی افغانستان که مردم میهن دوست، صلح دوست، دانش دوست، آبادی و تمدن دوست (هزاره ها) زندگی میکنند و ریشه عمیق در تاریخ تمدن دارند و اصلا ذاتاً تمدن ساز این مرز بوم بوده ودر مبارزه با اشغالگران دوره های مختلف سهم بسزای داشتند. در طی این هفت سال اخیر که ستیزه جویان طالبان با رهبریی اعراب و آی اس آی، در کابل و بقیه ولایات جنوبی دست به حملات خونینی زده اند و تاکنون ده ها هزار انسان بی گناه، اطفال و زنان را درکام مرگ فرستاده اند. آن ها همواره سد راه آبادی و پیشرفت در عرصه های بازسازی و دانش میگردند. اما برعکس طی این هفت سال ما شاهد هیچ گونه انتحار، انفجار، تخریب و سوزاندن مکاتب و تهدید معلمین درمناطق مرکزیی کشور نبوده ایم و این مناطق یکی از امن ترین جاهای افغانستان به شمار میرود،  به هزاره جات و مناطق مرکزی به عنوان امن ترین جای برای سرمایه گذاری یاد می توان کرد. اما باداشتن این همه خوبی ها و همکاریی گسترده ای مردم این مناطق با دولت جناب کرزی، آقای رئیس جمهور، تیم دروغگوی ایشان و مسئولان پروژه های بازسازی تا هنوز اندکترین توجهی به حال این مردم نکرده اند. وزیر طالب زده ای فرهنگ ژورنالیست ها را به جرم اینکه پشتو نگفته اند شکنجه میکند. با وجود این عملکردهای مغرضانه و تعصب گریانه از طرف دولت کرزی که ریشه ای نا امیدی و نا باوری را نسبت به رفتارهای ناخوشایند دولت کرزی در اذهان عمومی جان میبخشد، چگونه می توان به مهارت افسونگریی کرزی و بقیه دولت مردان سر را به دامان فروبرد و شعارهای تکراری "همبستگی، و وحدت" را ناشی از صداقت آنها نسبت به مردم پنداشت؟!

در طی هفت سال اخیر

در طی هفت سال اخیر پس از برچیده شدن امارت تاریک طالبان، ده ها تن از مقامات طالبان در اطراف حامد کرزی جمع شده و حامد کرزی نسبت به برادران و همفکران خود از هیچ خدمتی دریغ نکرده است. هزاران تن از آدم کشان طالب در نتیجه ی فعالیت های یکی از تاریک اندیشان درجه یک افغانستان، صبغت الله مجددی به پول و زمین و مقام رسیدند و طالبان نکتایی پوش همراه با رفقای خود مانند انورالحق احدی و فاروق وردک (تعدادی از مشاورین و ولایان) در کار چور و چپاول دارایی های همگانی می باشند.

تعدادی هم با امکانات گسترده ی دولتی و محافظان تا دندان مسلح، در کابل زندگی کرده و نقش یک مشاور با نفوذ را میان برادران طالب خود در دولت و جنگجویان و حمله کنندگان انتحاری آنان در جنوب و شرق کشور، بازی می کند.

امکانات گسترده ی و پست های کلیدی دولت در حالی در دست حامد کرزی و همفکرانش می باشد که مردم عادی و قربانیان در افغانستان، در شرایط بسیار نگران کننده ای زندگی کرده و هزاران تن سالانه جانشان را از دست می دهند.