سیاسی - خبری و تحلیلی آرمان آزادی

انسانها آزاد است، ولی همیشه در زنجنیر

سیاسی - خبری و تحلیلی آرمان آزادی

انسانها آزاد است، ولی همیشه در زنجنیر

قابل توجه علما

اى صاحب فتوى ما زتو پرکارتریم 

 

                                 با اینهمه مستى ز تو هشیارتریم 

 

 --------------------------------------------------------------------- 

 

 

تو خون کسان خورى ومن خون رزان 

 

انصاف بده کدام خونخوارتــریــم 

شیخ

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر  

 

کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست  

 

  

گفتم: یافت می نشود, گشته ایم ما   

گفت : آنکه یافت می نشود آنم آرزوست 

 

 

«مولوی»

حکومت پای لچان

هموطنان گرامی !


در شرایطی که  استبداد طالبی ابعاد گسترده ی می یابد وعرصه را برزندگی انسانی مردم روز تا روز تنگ و تنگتر می سازد و سربُریدنها بیداد می کند، برماست که به عنوان بخش کوچکی ازهوا داران عدالت اجتماعی، حقوق شهروندی و دموکراسی واقعی، شجاعانه وبی باکانه محور« مثلث شیطانی » را که برجامعۀ مظلوم وبیچارۀ ما سایه افگنده اند افشأ نمائیم. واین را نیز پوشیده نگذاریم که بنابرسیاستهای نا معقول ارگ نشینان، که درتلاش صلح با طالبان هستند، کشور بسوی تجزیۀ می رود و ملت ما باید بدانند که مسوولیت این روسیاهی تاریخی بدوش آنانی خواهد بود که درین «مثلث شیطانی» تشریک مساعی دارند وعبارتند از:

  1. زارعین کوکناروقاچاقچیان مواد مخدر
  2. افراطیون مذهبی طالب و طالبان نکتایی دار

اینها اند که دست بدست هم داده ملت را مجال نمی دهند تا ابراز ارادۀ آزاد برای منافع و مصالح کشور خود نمایند. ملت دربند کشیده ما حق دارند تا از رییس جمهور انتخابی شان بپرسند که آقا ! حکومت شما برادران، بنام دموکراسی، با حکومت جلادی برادران نادر  چه تفاوتهایی دارد ؟

آنها از دیرۀ دون بادست خالی بکابل آورده شدند و امروز سرمایۀ شان دراعداد واحصأ نمی گنجد ، برادران شما که در کشور های غربی مهاجری بیش نبودند، امروز مالک شرکت های هوایی میشوند.

جناب رییس جمهور!

  • آیا شما روزی از محمود خان کرزی پرسیده اید که برادر! من و تو فرزند یک پدر هستیم، شما که فعلاً رییس یک شرکت «سرمایه گذاری در افغانستان»، صاحب کارخانۀ سمنت غوری و شرکت مخابراتی «تیلی کام »، مالک صدها جریب زمین در کندهار وکابل وسایر ولایات هستید و ضمناً خبر دارم که مقامات دولتی را تطمیع می سازید تا شرکت آریانا را هم خریداری کنید، و اخیراً قرار اطلاعاتی که در دست است با استفاده ازنام و نشان من می خواهید داوطلبی ساختمان کابل جدید را نیز از آن خود سازید، لطفاً بمن بگوید که ما از اجداد تا اجداد این مقدار سرما یه هنگفت را نداشتیم، این همه سرمایه را باد از کدام سمت آورد ؟
  • آیا روزی ازبرادر دیگرتان احمد ولی خان کرزی پرسیدید که، برادر تمام روزنامه های داخلی و خارجی حتا نیویارک تایمز می نویسند: شما ازجملۀ محوری ترین شخصی هستید که عضو باند مافیای مواد مخدرمیباشید، (تا نباشد چیزه کی، مردم نگویند چیزه ها) و بخاطر پرده انداختن روی جنایات خویش چه سرهایی را که بشمول خبرنگار در کندهار زیرخاک و چه زبانهای را بشمول وزرأ جبراً مهر سکوت در لبهای شان نقش نبستید، چرا با سرنوشت این ملت بیچاره بازی می کنید، شما در مقابل خدا و مردم چه جواب دارید وچرا نام برادر  مجاهد خود را در جامعۀ اسلامی وغیراسلامی بد می سازید؟
  • آیا از جمیل خان کرزی هم روزی سوال کرده اید که برادر! مردم افغانستان مرا بحیث رییس جمهور خود و حافظ قانون انتخاب کرده اند، شما چرا صد ها عمل غیر قانونی را در کندهار مرتکب می شوید و همین چند روز قبل موترت پنج انسان مظلوم را کشت و بادیگارد هایت افسر پولیس ترافیک را لت و کوب نمود، آیا لت وکوب یکنفر پولیس درمحلۀ عام با وجود ارتکاب جرم قانون را زیر پا کردن نیست ؟؟
  • آیا شبی از شبها که با برادرت قیوم خان کرزی روی یک سفره بودید، این سوال را مطرح ساخته ای که برادر ! مردم شریف کندهار با احترامی که به نیاکان ما داشتند ترا بصفت نمایندۀ خود انتخاب کردند تا از حقوق مسلم آنها درپارلمان دفاع کنی، مگر تو به جلسات پارلمان حاضر نشدی و از وظیفۀ مقدس شانه خالی نمودی، برای اینکه برادرت رییس جمهوراست!! به ابلاغیۀ های پارلمان هم وقعی ننهادی، ازهمه بدتر ریسمان ذلت را به گردن انداخته با قاتلین پدرت محرمانه، بدون نظر و رأی عموم ملت درعربستان سعودی با پلید ترین اشخاصی که مرا به گریه واداشتند، یعنی نواز شریف دشمن ملت افغانستان که اردوی کشورما را نا بود ساخت هم پیمان شدی و با طالبان احمق که بدستور همین مولانا فضل الرحمن «نارحمان» و قاضی سمیع الحق «نا قاضی» که موجبات دربدری این ملت را با کمکهای شاه سعودی فراهم ساختند، سرمذاکره را بازکردی .

آیا جای شرم برای برادرت که دم از محو مواد مخدر و تروریزم می زند، نیست؟

جناب رئیس جمهور !

این بود شمه ای از نا روایهای برادرانت، میگذریم و چشم پُت می کنیم. چون حزب اسلامی حکمتیار و طالبان با یک برنامۀ بسیار وسیع و منظم درشکست وحدت ملی ما و حذف کامل اشخاص سرشناس ترین اقوام دیگر کشورپا لچ کرده اند. علیرغم تمام ناهنجاری ها میتوان صبر و تحمل کرد، اما نمیتوان تحمل کرد که جاهلترین گروه تروریستی، سربُر، ضد هنر ضد خندیدن وسرور، ضد ژورنالیست و فرهنگ ، گروگان گیران زن و مرد ضد معلم و داکتر و مکتب و سازمان دهندگان تصفیۀ قومی و زمین سوخته و جنایت پیشگان ضد بشری را بنام های مختلف پذیرفت و با آنها بخاطر حفظ قدرت مطلقه برسرنوشت ملت معامله کرد.

آیا بدین زودی قتل عام و انتحاری کابل کارمندان وزارت دفاع، داخله و وزارت اطلاعات و فرهنگ، مردم کندهار، بغلان، هلمند را فراموش کردید. مگر قتل عامه و تجاوز به دهنشین نان مناطق مرکزی (هزاره نشین) که مدتی دیری از آن نگذشته است را  فراموش کرده اید. آیا قتل مردم  را در بلخ و بامیان در دوران حکومتش را فراموش کرده اید. آیا خون بیست و چهار نوجوان لغمانی که به خاطر پیدا کردن لقمه نانی راه هجرت در پیش داشتند وخلاف تمام موازین انسانی و اسلامی همین چند روز پیش از طرف طالبان درمسیر راه سربُریده شدند و هزارن هزار بدعت دیگری که از طرف این گروه وحشی صورت می پذیرد، بدست باد فراموشی سپردید.

در صورتیکه شما بنابر ملحوظات قومی و ایدئولوژیکی، آرمانهای سوم حصۀ ملت را نادیده گرفته گروه شیاد را دوباره وارد میدان می سازید، بیاد داشته باشید که یک اشتباه سخت تاریخی را مرتکب می شوید و وحدت ملی ما را از بنیاد فرو می ریزید، ملت ما سخت در وحشت فرو رفته اند و نمی دانند که جنابعالی چه نوع سیاستی را دنبال می کنید، لطفاً قبل ازینکه وارد مذاکره با طالبان شوید یکبار از ملت هم بپرسید که ملت چی میخواهند و برنامۀ مثبتی غیر از سر بُریدن که طالبان در آینده دارند چی است، آیا طالبان را میتوانید از راهی که انتخاب کرده اند برگردانید! یا فریب دیگری در راه است ؟


از آنجائیکه دولت شما و حتی سیمای شهر کابلیان روز تا روز رنگ و بوی تک قومی را بخود میگیرد وطالبان خواهان اخراج سران و اعضای جبهۀ متحد و برقراری شریعت طالبانی هستند، اگر اقوام دیگر دست به اسلحه ببرند و کشور را به تجزیه مواجه سازند، روسیاهی ابدی در تاریخ کشور بنام کی ثبت خواهد شد؟ زیرا مردم سخت نگرانند و تجزیۀ کشور را بهتر از زندگی ننگ آور زیر پرچم طالبان می دانند.


جنابعالی !

سرانجام ازکارکرد های هفت سال زمامداری شما که به بیچارگی ملت انجامید چنین نتیجه می گیریم که:

با آنچه که گفته آمدیم درآخرین تحلیل برای ایجاد یک کشور سالم دارای حقوق شهروندی ، تأمین عدالت اجتماعی ، ثبات دایمی واز بین بردن اختلافات قومی، چه باید کرد ؟

ملت ما سیستم های گونه گونه را پشت سرگذاشتند که یکی ازآنها هم نتوانست مشکلات ومصائب ملت را برطرف سازد، بلکه روز تا روز مصائب اجتماعی بیشتر و وجب وجب خاک ما کربلا و هر روز ما عاشورا شد. درحالیکه انتطار داشتیم با روی کارآمدن حکومت اسلامی با در نظر داشت قوانین اسلام، تمام اختلافات قومی زبانی حل میگردد اما با تأسف که نه تنها کم نشد بلکه بیشترهم گردید. 

اگردقیقتر به مسایل ادرۀ کشورنگاه کنیم ، دیده میشود که همین اکنون نظر به خواست زمان، افغانستان قسماً و ذهناً به سیستم فدرالی غیر رسمی اداره می شود که باعث صف بندی هایی شده، هرگاه این سیستم بصورت قانونمند تشکل یابد بسیاری ازین بی بند باریها رخت می بندد.

داشتن شوراهای ولایتی، نصب والیان ازاقوام همان ولایت، پیوند های تنگاتنگ ارگان های ذیصلاح ولایات با انجوهائیکه مستقیم و غیر مستقیم دست به یک سلسله اعمال خود مختاری زده اند، گذشته ازهمه سرنهادن دولت افغانستان به پیش شرط های یکمشت جلادان رهزن، سر بُر و بی هویت مبنی بر واگذاری ده ولایت پشتون نشین کشور به آنها، خود گویای نوعی عدم تمرکز بحساب می آید. اما نکتۀ جالب توجه در اینجاست که استقرار نظام نه بر اساس قانون اساسی، وپذیرش آگاهانۀ ساکنان کشور، بلکه باساس زورگویی و تفوق طلبی مستحکم شده، که این نوع جنگ و گریز، پذیرفتن ها و نا پذیرفتن ها خود باعث هرج و مرج میگردد. 

در اخیرقابل یاددهانی میدانم که « ناتو » توانایی آنرا دارد تا شریکمشت اوباش و پای لچ را از سرنوشت ملت ما دور سازد، اما انگلیسها هرگز نمیخواهند تا این مملکت دارای یک نظام قوی و مردمی باشد، آنها انتقام پدران خود را ازملت با نیرنگ و ارسال سیل کمکهای نقدی و جنسی می گیرند که ازماهیپر الی خیبر گورستان انگلیسها ساخته بودند. مردم ما را به یکی ازعقب مانده ترین سطح فرهنگی دنیا نگه داشته و سیاست های شیطانی خود را به پیش می برند. تا دیروز امریکا و انگلیس بخاطر نابودی سران طالب و القاعده جایزه تعین کرده بود، اما امروز بوساطت آنها پروگرام صلح رویدست گرفته شده، پس به صراحت گفته می توانیم که امریکا نه بخاطر این هدف نیک بلکه برای تسلط بررقیب های سرسخت دیروزی خود و حوزه های نفتی منطقه سرگرم مبارزه اند، و در این میان ملت مظوم ماست که فدای هوسهای دو ابر قدرت میشوند.

یک دل

یک روز مغرب محو مشرق می شود 

عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود 

 

شرط می بندم که فردای نه خیلی دو و دیر 

مهربان حاکم کل مناطق می شود 

در آغوش مادر

داد معشوقه به عاشـق پیغام * که کــند مــــادر تو با مــن جــنگ

هر کـجا ببیـــندم از دور کـــند * چــهره پرچــیـن و جـبین پر آژنــگ

با نـــگاه غضــب آلـــوده زنــــد * بـــر دل نازک مــن تــــیر خـــدنگ

از در خــــانه مـــرا طــرد کـــند * همچو سـنگ از دهــن قلماسنگ

مادر سـنگ دلـت تا زنده است * شهد در کام من و توست شرنگ

نشــوم یک دل و یک رنگ تو را * تا نســـازی دل او از خـــــون رنـگ

گر تو خواهی به وصالم برسی * باید این سـاعت بی خوف و درنگ

روی و سینه ی تنـــگش بدری * دل بـرون آری از آن سینه ی تــنگ

گرم و خونین به منـش باز آری * تا بـــــرد ز آیــنـه ی قـــلبم زنــــگ

عاشــــق بی خرد نا هـــنــجار * نه بَل آن فاسق بی عصمت و ننگ

حــــرمت مـــادری از یاد بــــبرد * مســـت از بـــاده و دیــوانه ز بنگ،

رفـــت و مــادر را افکند به خاک * سیـــنه بــدرید و دل آورد به چــنگ

قصد سر منزل معـــشوقه نمود * دل مـادر به کَفـَــــش چون نارنـــگ

از قضــــا خورد دم در به زمـــین * و انـــدکی رنــــجه شــد او را آرنگ

آن دل گرم که جان داشت هنوز * اوفـــــتاد از کــــف آن بی فـــرهنگ

از زمین چو باز برخاســـت،نـمود * پــــی برداشــــــتن دل، آهـــنـــگ

دیـــــد کز آن دل آغشته به خون * آید آهســــته بــــرون این آهنگ:

آه دست پسرم یافت خراش! * وای پـای پسرم خورد به سنگ!

  

The image “http://tinypic.info/files/lnax88lsejxwyjh0qzz3.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.