سیاسی - خبری و تحلیلی آرمان آزادی

انسانها آزاد است، ولی همیشه در زنجنیر

سیاسی - خبری و تحلیلی آرمان آزادی

انسانها آزاد است، ولی همیشه در زنجنیر

آزادی بخش -۲

* آزادی فکر و بیان کی بدست می آید ؟
آن گاه که بتوان خودکامگان را با قوانین و هنجاری درست مهار کرد .

*
چه کسانی بزرگترین مدافعان آزادیند ؟
از خود گذشتگان آنانی که قدرت را بدون ترس به دیگری واگذار می کنند .

*
آزادی دارای چه ویژه گی اساسی است ؟
ارزیابی و نقد ، بزرگترین ویژه گی آن است .آنگاه که ارزیابی نباشد کاستی ها بر ملا نمی شود .پلشتی روز افزون می گردد و نامردمان به نابکاری خود ادامه می دهند .

*
آیا از دیدگاه شما آزادی تنها در اندیشه و بیان خلاصه می شود ؟
رسیدن به چنین هدفی خود موجب پیدایش آزادی در میدانهای دیگری همچون اقتصاد می گردد .

*
چرا خودکامگان نمی توانند خواست رسیدن به آزادی را ، از اذهان مردم  پاک کنند ؟
چون آزادی آمیخته است با سرشت آدمی .آدمها می خواهند  در سرنوشت خود و فرزندانشان سهیم باشند .نداشتن آزادی موجب بغض و کینه همگانی می گردد .

*
چرا عده ایی آزادی خواهی را نتیجه و برآیند میل حیوانی انسان می دانند ؟
آزادیخواهی برآیند پاک ترین منش آدمیست .نتیجه خرد است .خواستی است آسمانی .تنها کسانی در راه آزادی گام بر می دارند که خواسته های فردی خویش را فراموش کرده اند .

آزادی بخش -۱

* آزادی چیست ؟
ابزار پیراستن نارستی های آدمیان است .


*
دشمنان آزادی چه کسانی اند ؟
خودکامگان
گروه هایی که بی هماورد ، دستگاه فرمانروایی را در اختیار می گیرند .


*
آیا آزادی بستر هرج و مرج ، شورش و بی بند و باریست ؟
آزادی خود بزرگترین مانع هر نوع هرج و مرجی است .

*
عده ایی می گویند آزادی غرب را به فساد رساند ؟
آنها پیشینه اروپا  و  باختر را نمی دانند این بخش از جهان امروز پاکترین دوران خویش را تجربه می کند .

*
بدترین تعریف از آزادی چیست ؟
برابر دانستن آزادی با بی بند و باری !

*
چرا عده ایی این تعریف را از آزادی دارند ؟
چون بیم دارند داشته هایشان از دست برود آنها می دانند وجود آزادی رسوایشان می کند
 
پس به بدترین شکل ممکن آن را هجو می کنند

 

ادامه دارد ......

بگیرش که نگیردت

بله جناب آقای احمد ولی کرزی هم به محکمه جهت شکایت از واشنگتن پست می رود. 

احمد ولی کرزی رئیس شورای ولایتی قندهار و برادر حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان، گزارش روزنامه واشنگتن پست مبنی بر دست داشتن او در قاچاق مواد مخدر را بی اساس خوانده است.  

وی ادعا داشته از سمت برادرش سوء استفاده نمی کند  ولی...... 

((احمد ولی کرزی چاپ مطلب واشنگتن پست در مورد خود را، یک اقدام سیاسی می داند و به صورت ضمنی آن را واکنشی از سوی آمریکایی ها نسبت به سخنان تند رئیس جمهور کرزی نسبت به کشتار غیر نظامیان در شیندند عنوان کرده است: " وقتی رئیس جمهور کرزی در مورد کشتار غیر نظامیان شیندند، به سختی از آمریکایی ها انتقاد کرد، من منتظر چنین اقداماتی از سوی آمریکایی ها بودم."  ))

پس چی شد

وحدت ملی یا ...

وحدت ملی را نمیشود با نابودی زبان و فرهنگ اکثریت مطلق جامعه حفظ کرد.

اهریمن همیشه همه جا را تاریک میخواهد چون در تاریکی خوب به اهداف پلید خود میرسد. برای رسیدن به این هدف شوم خود دانش را هدف حمله خود قرار میدهد چون دانش روشنایی می آورد. قیبله پرستان برای تاریک شدن بیشتر کشور از یک طرف آموزشگاه هارا آتش میزنند و از طرف دیگر تلاش دارند جلو رشد و انکشاف زبان فارسی دری بگیرند. چون زبان فارسی دری زبان عام مردم افغانستان و زبان دانش و پژوهش است. پس بهترین راه برای خشکاندن درخت علم و دانش مبارزه با زبان فارسی دری است. برای اینکه پایه حکومت قبیلوی استوار شود نابودی زبان فارسی دری اولویت نخست است. حال این پرسش اینجا پیدا میشود مگر زبان فارسی دری در کشور رسمی نیست؟ اگر هست پس چرا اجازه داده نمی شود در پهلوی تابلوی پشتو و انگلیسی یک تابلوی فارسی نصب شود؟ این در صورتی است که اکثریت مطلق 95 % مردم شمال کشور فارسی زبان و ترکی زبان هستند. از آن گذشته 5 % پشتو زبان شمال کشور زبان فارسی دری را از زبان مادر خود هم بهتر میدانند . پس چه ضرورتی دارد که تابلوی سردر دانشگاه به پشتو باشد جزء اینکه عقده عقده مندان خالی شود.  وقتی از این نژاد پرستان پرسیده شود چرا چنین میکنید میگویند میخواهیم به این وسیله وحدت ملی حفظ کنیم. . آیا این وحدت ملی شما اینقدر شکننده است که با یک تابلو به زبان فارسی که زبان همه مردم افغانستان میشکند؟ این وحدت ملی در طول سی سال جنگ نشکست اما حالا با یک تابلو میشکند؟ اگر این وحدت ملی روزی توسط کسیفترینها بشکند مطمئن باشید آن کسیفترینها شما قبیله پرستان هستید. این کشور بارها وحدت ملی و استقلال آن توسط شما قبیله پرستان به فروش رسیده است شرم بر شما باد. مگر بابا کلان امان الله خان استقلال این کشور را به خاطر چند روز نوکری برای انگلیسی ها نفروخت؟ نادر خان وحشی با حمایت انگلیس با چه ضمانتی از هند تحت کنترول شان برخواست و حکومت را غصب کرد. مطمئن باش آن ضمانت همان نوکری حفظ دارای های نامشروع ارباب بزرگ انگلیس بود که نادر وعده حفظ آنرا داده بود. مگر نور محمد ترکی برای چند روز حکومت کردن استقلال این کشور را به روسها نفروخت؟ حکومت این زمامداران بی اختیار چهارده سال طول کشید. مگر حکمتیار صاحب طرح اتحاد دو کشور پاکستان و افغانستان قبول نکرده بود؟ مگر این حرکت گلبدین چیزی جز فروش وحدت ملی و استقلال کشور است؟ مگر طالبان در حکومت داری از خود اختیاری داشتند؟ میتوان نامی جز سربازان پاکستانی روی آنها گذاشت؟ که پاکستان افغانستان را توسط آنها به اشغال خود در آورده بود. پس همیشه تاریخ این شما بودید در هر رخت و لباسی وحدت ملی را شکستید و استقلال کشور را فقط برای چند روز نوکری فرختید. برای اینکه این آقایان خوب شیر فهم شوند یک مثال خدمت شان عرض میکنم امید که از خر شیطان پائین شوند .  " گویند ملا نصرالدین روزی خرگوشی زنده شکار کرد بود. برای نگهداری آن را در تبیله انداخته همان طوری که یوغ گاوها را جلوی دروازه میگذاشت تا گاوها بیرون نروند باز هم یوغ ها را بصورت ضربدری جلوی دروازه گذاشت تا خرگوش بیرون نروند. ملا فردا برگشت دید خرگوش گریخته است. به این اندیشه شد که خرگوش از کجا فرار کرده است. بعد از پژهش و برسی فراون به این نتیجه دست یافت ، خرگوش از سوراخ تعبیه شده در یوقها گریخته است نه از چهار طرف یوغها که به اندازه یک آدم جا دارد. این سوراخ ها که خرگوش از آنجا فرار کرده برای جقلکهای تعبیه شده که یک انگشت دست بزور داخل آن میشود." این آقایان فاشیست میخواهند به سبک ملا نصرالدین وحدت ملی را حفظ کنند. آفرین بر دانشجویان دانشگاه بلخ که با آگاهی به دفاع از حقوق انسانی و ملی خود به پا خواستند. چون از قدیم گفته اند حق گرفتنی است اگر دوستانی و برادرانی در این اندیشه هستند که فاشیستان بعد از آرامی اوضاع کشور حقوق شان را دو دستی تقدیم شان خواهند کرد سخت در اشتباه هستند. تا آن وقت آنها آنچنان میخ قبیله خود را محکم بر پیکر نالان این کشور میکوبند که دیگر هیچ کس را توان ناله هم نباشند چه رسد به اینکه طلب حق و حقوق کند. من از تمامی فرزندان دل سوز افغانستان می خواهم اگر واقعا در اندیشه آشتی و آبادی کشور هستید باید با چنین کردار های ناپاک به مبارزه برخیزند تا اینکه روزی افسوس نخورید. همین حالا هم دیر است چون اگر صد سال پیش یا پینجاه سال پیش از فرهنگ، زبان ، تاریخ و هویت دفاع میشد امروز ما به چنین مصیبتی دچار نبودیم. از غفلت در این امور بسیار خسارت دادیم این خسارات به هیچ وجه قابل جبران نیستند. پس برای جلوگیری از خسارات بیشتر از خواب غفلت بیدار شوید تا در روز رستاخیر پیش خدا شرمنده نباشید.

و اما در جنوب کشور با رخت و لباسی دیگر به جنگ دانش میروند. علناً در روز روشن در زیر نقاب اسلام با بلدیرز و تراکتور مکاتب را خراب میکنند در حالی که کرزی صاحب هم تماشاچی هستند. چنین حملاتی در افغانستان، معمولاً توسط گروه ستیزه جوی طالبان انجام می شود که در مناطق جنوبی و شرق این کشور، فعالیت زیادی دارد. مقامات ریاست معارف هلمند می گویند این افراد برای تخریب ساختمان مکتب ها در بعضی موارد از بلدوزر و تراکتور کار گرفته اند.

هموطنان عزیز تنها نامی که میتوان روی این کردار های دور از عقل و منطق گذاشت همان "نابود کننده وحدت ملی" است نه ضامن وحدت ملی. زیرا سابقه ندارد هیچ کشوری با چنین کردار وحشیانه و قرون وسطایی بخواهد وحدت ملی خود را حفظ کرده باشد.

جنگ سالاران و مجاهدین

مجاهدین در اوایل تجاوز اتحاد جماهیر شوروی با پاهای برهنه راه سنگر رهایی کشور را گرفتند. به خاطر حفظ عزت و ناموس شان اسحله بر دوش گرفتند و صادقانه برای استقلال کشور رزمیدند. مال، خانواده و دارایی شان را برای آزادی کشور فدا  کردند و تا آخرین قطره های خون شان در راه استقلال افغانستان رزمیدند، معیوب شدند، زخمی شدند و نهال آزادی را با خون شان سیراب کردند. مجاهدین زیر شکنجه رفتند، یک و نیم ملیون شهید دادند، پاسبان عزت زنان و دختران کشور بودند فرزندان شان یتیم شدند و بیوه های شان در درد و رنج زیستند و ساختند.

ولی جنگ سالاران (مجاهدین نما) از آتش جهاد مجاهدین سوء استفاده نموده و به چور و چپال، آدم کشی، ویرانی پرداختند. سلاح می فروختند و با پول آن سرمایه می اندوختند ،  در قطار پیجارو ها کیف می کردند و فرزندان شان در پوهنتون های خارجه مشغول آموزش بودند. جنگ سالاران خود می گویند که عصایی نداشتتند،  اما امروز صاحب آرگاه و بارگاه هستند. جنگ سالاران در اوایل جهاد خری نداشتند و در کلبه های گیلی زندگی می کردند،  اما امروز  قطار لندکروزرها زرهی و غیر زرهی کوچه های شان  را پر کرده است و بلند منزل ها آباد می کنند و....  جنگ سالاران با ریختن به پایتخت کشور عزت و شرف مردم را پایمال کردند. بر دوشیزه ها و جوانان تجاوز کردند، پستان بریدند و با مردم به قول شان رقص مرگ انجام میدادند. جنگ سالاران دوشیزه ها را مجبور کردند که به خاطر حفظ عزت شان از مکروریان های کابل خود را بر زمین پرتاب کنند. جنگ سالاران بر مساجد، کتاب ها شلیک کردند و جشن مسجد و کتاب سوزی بر پا کردند.

جنگ سالاران بر دموکراسی باور ندارند، مخالف حقوق بشر هستند، آزادی بیان را معادل کفر گویی می شمارند و زنان را بازیچه و دیکوریشن خانه های شان می پندارند. جنگ سالاران بر حصول قدرت از راه دموکراسی باور ندارند و فقط بر میله ی تفنگ شان اتکا می کنند.