سیاسی - خبری و تحلیلی آرمان آزادی

انسانها آزاد است، ولی همیشه در زنجنیر

سیاسی - خبری و تحلیلی آرمان آزادی

انسانها آزاد است، ولی همیشه در زنجنیر

وحدت ملی یا ...

وحدت ملی را نمیشود با نابودی زبان و فرهنگ اکثریت مطلق جامعه حفظ کرد.

اهریمن همیشه همه جا را تاریک میخواهد چون در تاریکی خوب به اهداف پلید خود میرسد. برای رسیدن به این هدف شوم خود دانش را هدف حمله خود قرار میدهد چون دانش روشنایی می آورد. قیبله پرستان برای تاریک شدن بیشتر کشور از یک طرف آموزشگاه هارا آتش میزنند و از طرف دیگر تلاش دارند جلو رشد و انکشاف زبان فارسی دری بگیرند. چون زبان فارسی دری زبان عام مردم افغانستان و زبان دانش و پژوهش است. پس بهترین راه برای خشکاندن درخت علم و دانش مبارزه با زبان فارسی دری است. برای اینکه پایه حکومت قبیلوی استوار شود نابودی زبان فارسی دری اولویت نخست است. حال این پرسش اینجا پیدا میشود مگر زبان فارسی دری در کشور رسمی نیست؟ اگر هست پس چرا اجازه داده نمی شود در پهلوی تابلوی پشتو و انگلیسی یک تابلوی فارسی نصب شود؟ این در صورتی است که اکثریت مطلق 95 % مردم شمال کشور فارسی زبان و ترکی زبان هستند. از آن گذشته 5 % پشتو زبان شمال کشور زبان فارسی دری را از زبان مادر خود هم بهتر میدانند . پس چه ضرورتی دارد که تابلوی سردر دانشگاه به پشتو باشد جزء اینکه عقده عقده مندان خالی شود.  وقتی از این نژاد پرستان پرسیده شود چرا چنین میکنید میگویند میخواهیم به این وسیله وحدت ملی حفظ کنیم. . آیا این وحدت ملی شما اینقدر شکننده است که با یک تابلو به زبان فارسی که زبان همه مردم افغانستان میشکند؟ این وحدت ملی در طول سی سال جنگ نشکست اما حالا با یک تابلو میشکند؟ اگر این وحدت ملی روزی توسط کسیفترینها بشکند مطمئن باشید آن کسیفترینها شما قبیله پرستان هستید. این کشور بارها وحدت ملی و استقلال آن توسط شما قبیله پرستان به فروش رسیده است شرم بر شما باد. مگر بابا کلان امان الله خان استقلال این کشور را به خاطر چند روز نوکری برای انگلیسی ها نفروخت؟ نادر خان وحشی با حمایت انگلیس با چه ضمانتی از هند تحت کنترول شان برخواست و حکومت را غصب کرد. مطمئن باش آن ضمانت همان نوکری حفظ دارای های نامشروع ارباب بزرگ انگلیس بود که نادر وعده حفظ آنرا داده بود. مگر نور محمد ترکی برای چند روز حکومت کردن استقلال این کشور را به روسها نفروخت؟ حکومت این زمامداران بی اختیار چهارده سال طول کشید. مگر حکمتیار صاحب طرح اتحاد دو کشور پاکستان و افغانستان قبول نکرده بود؟ مگر این حرکت گلبدین چیزی جز فروش وحدت ملی و استقلال کشور است؟ مگر طالبان در حکومت داری از خود اختیاری داشتند؟ میتوان نامی جز سربازان پاکستانی روی آنها گذاشت؟ که پاکستان افغانستان را توسط آنها به اشغال خود در آورده بود. پس همیشه تاریخ این شما بودید در هر رخت و لباسی وحدت ملی را شکستید و استقلال کشور را فقط برای چند روز نوکری فرختید. برای اینکه این آقایان خوب شیر فهم شوند یک مثال خدمت شان عرض میکنم امید که از خر شیطان پائین شوند .  " گویند ملا نصرالدین روزی خرگوشی زنده شکار کرد بود. برای نگهداری آن را در تبیله انداخته همان طوری که یوغ گاوها را جلوی دروازه میگذاشت تا گاوها بیرون نروند باز هم یوغ ها را بصورت ضربدری جلوی دروازه گذاشت تا خرگوش بیرون نروند. ملا فردا برگشت دید خرگوش گریخته است. به این اندیشه شد که خرگوش از کجا فرار کرده است. بعد از پژهش و برسی فراون به این نتیجه دست یافت ، خرگوش از سوراخ تعبیه شده در یوقها گریخته است نه از چهار طرف یوغها که به اندازه یک آدم جا دارد. این سوراخ ها که خرگوش از آنجا فرار کرده برای جقلکهای تعبیه شده که یک انگشت دست بزور داخل آن میشود." این آقایان فاشیست میخواهند به سبک ملا نصرالدین وحدت ملی را حفظ کنند. آفرین بر دانشجویان دانشگاه بلخ که با آگاهی به دفاع از حقوق انسانی و ملی خود به پا خواستند. چون از قدیم گفته اند حق گرفتنی است اگر دوستانی و برادرانی در این اندیشه هستند که فاشیستان بعد از آرامی اوضاع کشور حقوق شان را دو دستی تقدیم شان خواهند کرد سخت در اشتباه هستند. تا آن وقت آنها آنچنان میخ قبیله خود را محکم بر پیکر نالان این کشور میکوبند که دیگر هیچ کس را توان ناله هم نباشند چه رسد به اینکه طلب حق و حقوق کند. من از تمامی فرزندان دل سوز افغانستان می خواهم اگر واقعا در اندیشه آشتی و آبادی کشور هستید باید با چنین کردار های ناپاک به مبارزه برخیزند تا اینکه روزی افسوس نخورید. همین حالا هم دیر است چون اگر صد سال پیش یا پینجاه سال پیش از فرهنگ، زبان ، تاریخ و هویت دفاع میشد امروز ما به چنین مصیبتی دچار نبودیم. از غفلت در این امور بسیار خسارت دادیم این خسارات به هیچ وجه قابل جبران نیستند. پس برای جلوگیری از خسارات بیشتر از خواب غفلت بیدار شوید تا در روز رستاخیر پیش خدا شرمنده نباشید.

و اما در جنوب کشور با رخت و لباسی دیگر به جنگ دانش میروند. علناً در روز روشن در زیر نقاب اسلام با بلدیرز و تراکتور مکاتب را خراب میکنند در حالی که کرزی صاحب هم تماشاچی هستند. چنین حملاتی در افغانستان، معمولاً توسط گروه ستیزه جوی طالبان انجام می شود که در مناطق جنوبی و شرق این کشور، فعالیت زیادی دارد. مقامات ریاست معارف هلمند می گویند این افراد برای تخریب ساختمان مکتب ها در بعضی موارد از بلدوزر و تراکتور کار گرفته اند.

هموطنان عزیز تنها نامی که میتوان روی این کردار های دور از عقل و منطق گذاشت همان "نابود کننده وحدت ملی" است نه ضامن وحدت ملی. زیرا سابقه ندارد هیچ کشوری با چنین کردار وحشیانه و قرون وسطایی بخواهد وحدت ملی خود را حفظ کرده باشد.

نظرات 1 + ارسال نظر
رضا پنج‌شنبه 11 مهر‌ماه سال 1387 ساعت 01:25 ق.ظ http://mohajereshiraz.blogsky.com

واقعا چه کسی مسئول و پاسخگو است ؟
پارسال عده زیادی از مهاجرین در آزمون سراسری و آزاد سال 86 و امتحانات فراگیر پیام نور در سال 86 شرکت کرده بودند عده زیادی از این مهاجرین در رشته های خاصی قبول شده بودند (این در حالی بود که در دفترچه های آزمون اصلا ذکر نشده بود که برای داوطلبان مهاجر شرط معدل 17 و بالاتر لازم است) اما همان اوایل ثبت نام و معمولا در ترم دو به ایشان اعلام شده که بایستی پاسپورت تحصیلی داشته باشید و با کارت اقامتی امکان ادامه تحصیل وجود ندارد و بایستی با ارائه کارت اقامتی و تصفیه حساب جهت صدور پاسپورت تحصیلی اقدام نمایند اما جالب اینجاست که برای اداره اتباع تمام شهرستانهای ایران بخشنامه آمده است که تمام دانشجویان افغانی ورودی سال 86 تنها در صورتی بخشنامه داده شود که معدل دیپلم آنها بالای 17 باشد این مطلب در دفترچه آزمون ذکر نشده بود و حالا در سال جدید تحصیلی دانشجویان مهاجر ورودی 86 همگی با مشکل مواجه شدند و نمیتوانند ادامه تحصیل بدهند !
بنده نگارنده این مطلب برای این قضیه ابتدا دو بار به سفارت افغانستان مراجعه نمودم در آن وقت آقای رحیمی و هم اکنون خانم بختیاری متفقا اعلام کردند که در این رابطه سفارت کار خاصی نمی تواند بکند جز اینکه در صورت تعداد زیاد شما و جمع آ<ری طومار گزارش شما را به وزارت خارجه بدهیم !
بعد از آن به وزارت علوم و تحقیقات مراجعه نمودیم آنها هم فقط گفتند که از نظر ما شما دانشجو هستید ولی رسمیت شما منوط به ارائه گذرنامه تحصیلی است و در این رابطه کاری از دست ما ساخته نیست و ما فقط میتوانیم نامه شما را به وزارت کشور جهت پیگیری ارجاع کنیم ! مسئولین وزارت کشور (خرده کارمندها) هم فقط جوابهای سربالا میدهند
در این رابطه الان این دسته از دانشجویان بلاتکلیف مانده اند چکار کنند از شما خواننده محترم تقاضا میشود اگر راه خاصی به نظرتان میرسد به آدرس وبلاگ یا ایمیلمان ارسال نمایید یا حداقل این مطلب را در اینترنت پخش کنید تا خبر به گوش بعضیها که فقط بلدند قوانین خشک و غیر انعطاف پذیر وضع و اعمال کنند حداقل برسد تا شاید اندکی به تفکر در اینباره بیافتند
www.mohajereshiraz.blogsky.com
rzjrh@hotmail.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد