سیاسی - خبری و تحلیلی آرمان آزادی

انسانها آزاد است، ولی همیشه در زنجنیر

سیاسی - خبری و تحلیلی آرمان آزادی

انسانها آزاد است، ولی همیشه در زنجنیر

وای به ما که ...

وزیراطلاعات وفرهنگ را درکمیسیون سمع شکایات مجلس اعیان پرسیدند که چراقانون رسانه ها را نافذ نکرده است وچرا مامورین زیرامرش راشامل روند اصلاحات اداری نمی سازد؟ پاسخ داد که دربرابراین قوانین که زیرفشارخارجی ها تدوین شده، التزامی ندارم ومن به قانون رسانه ها که سوغات خارجیهاست هیچ تعهدی ندارم "درحالیکه همین خرم بهتر ازهرکسی میداند که هرآنچه او امروزدارد ازخارجیهاست و حتی حکومت اودست نشانده وتحة الحمایه خارجیست. و ازبرکت همین خارجی ها بود که فردی مانند خرم وزیر شد.

قانون رسانه را که امروز یک روند بین المللی و ازمبانی دموکراسی و ژورنالیزم علمی است، رد میکند؟ بخاطریکه منافع قبیله ایجاب نمی کند و این خود میرساند که چقدر به دمکرسی باوردارند؟

اگردرین قانون ، ریاست رادیوتلویزیون دولتی ، محاکمه ژورنالیستان ، ریاست شورای عالی رسانه ها ، حق سانسور و صلاحیت استخدام خبرنگاران بوزیرمحول میشد بازنه فشارخارجی مطرح بودونه مخالفت مردم ارزشی داشت

کشوریکه رهبرش توسط بادیگاردهای خارجی محافظه شود، نمیتواند یک نظام ملی ومشروع داشته باشد. مگرهمین خارجی ها رهبرشما را در کوه های جنوبی سنگر ندادند و سپس کیها اورا به ارگ فرستادند؟ مگر تومامور همین رئیس دست نشانده نیستی؟

 خرم میگوید: قانون رسانه ها دهن حکومت رابسته میکند. اولامامورعالیرتبه رژیم اعتراف ورزید که رادیوتلویزیونی راکه ملی میگویند، چیزی جزمروج افکار ومبلغ حکومت نیست. واین رسانه ازآدرس دولت مردم را رهبری میکند و یک نهاد مستقل وملی نیست.

وظیفه حکومت اجرای مصوبات شورای ملی است ورسانه های خصوصی وظیفه دارند تا رویدادهای کشورازجمله کارکردهای حکومت را بازتاب دهند.حال انکه اگرحکومت رسانه داشته باشد، اخبارش نمیتواند بیطرفانه باشد، بلکه همیشه برنامه های را میسازد که گمراه کننده است و مخاطب را به طرفداری ازدولت تشویق وعلیه اپوزسیون تحریک میکند.  

درحقیقت رسانه دولتی نمیتواند، چیزی جزیک دستگاه دروغ پراگنی وتوطئه علیه مردم باشد. مثلا ملای رامیأورند که او فقط درمسیرخواست رژیم وعظ گوید یا کارشناسی را که ازمواضع دولت دفاع کند. بنابرین وجود رسانه در زیراداره مامورین دولتی ناقض اصل أزادی بیان ودموکراسی است.

اومیگوید: ملی ساختن رادیوتلویزیون دراین شرایط خیلی خطرناک است. ولی اوتشریح نداد که چگونه ؟ درکشوریکه صدها رسانه تبارزکرده باشد، حکومت دیگرچه نیازی برسانه دارد؟ بخاطریکه همه همین رسانه ها کاری جزتبارزکارهای دولت ندارند. درغرب قاعده برین است که هرمقام دولتی میخواهدبیانیه بدهد یا تبلیغ کند، باید از رسانه مورد نظرش وقت را بخرد حال انکه مقامات دولتی افغانستان ازکیسه مردم خرچ نموده وتبلیغات خود را با بودجه ملی میکنند.                                                                                         

  خرم نه تنها درعمل بلکه به صراحت موضع خود راعلیه دموکراسی درکشور و دولتی ثابت کرده است که بنام دموکراسی وحقوق بشرتأسیس شد. چوکفرازمکه خیزد کجاماند مسلمانی؟ همه میدانند که تیم قدرت درقوه مقننه چقدربرین دونهادیکه باید فقط ملی باشند و ناظر اعمال حکومت تأثیرگذار است. بنا براین میتوان گفت که در کشور ما یک نظام استبدادی سازما نیافته حاکم است. درحالیکه درگذشته فقط یک دیکتاتور بود؛ ولی امروزتیم دیکتاتوران کشور را اداره میکنند؛ دیکتاتور  احدی – خرم – اتمر- فاروق و...                     

 درچنین کشوری چطور دموکراسی میتواند نهادینه شود و آزادی بیان تضمین گردد ؟ هر عقیده و برنامه ای را فقط توسط آنهای میتوان پیاده ساخت که به آن هدف باور داشته باشند. حال انکه هرم قدرت در کشور ماخود به دموکراسی باوری ندارند. بلکه دموکرسی را منافع خود میدانند و سایه اش را با تفنگ میزنند. کسانیکه باطالب متحد میشوند، ازکدام دموکراسی وحقوق بشرخصوصا حقوق زن  دفاع میکنند؟ کسی که باین مبادی عقیده ونیاز داشته باشد، هرگزبا گروهی ازجنایتکاران نقابداری که جز ملیشه القاعده و مافیای مواد مخدر هستند سازش نخواهد کرد

اونیزمیگوید: مبتنی برین قانون مشارکت همه اقوام ، نمایندگان رسانه ها وجامعه مدنی درشورای عالی رسانه ها محال است. درحالیکه قانون نگفته است که به تعدادنهادهای مدنی ، رسانه هاو اقوام افغانستان باید اعضای این شورا باشند، بلکه تعادل قومی ومدنی درترکیب اعضاء باید رعایت شود تا جناب وزیرنتواند ثلث اعضاء را از قوم و رفقایش واردسازد. ولی چیزیکه خشم خرم راعلیه این قانون بیش ازهرچیزدیگربرافروخته، انتخابی شدن ریاست شورای عالی رسانه هاست او بحیث وزیر احساس حقارت میکند که درین شورافقط عضوباشد.بنابرین بخاطرجلب حامی مداخله وفشارخارجی را دستأویزقرارداده است تا نظرش را برخلاف نص صریح ماده نودوچهارم قانون اساسی برپارلمان تحمیل کند

بخاطری خرم اصلاحات اداری را نیزتجاهل ورزیده است که علاقه ندارد همسنگران حزبی وهمفکران قومی خود را تعویض کند چون او دراین مهره گذاریهای سازمان یافته رنج زیادی کشیده است وخیلی تلاش ومطالعه نیازاست که باردیگرچنان اشخاص ضعیف وگمنام وخود فروشی را پیدا کرده بتواند،

    جالب ترازهمه اینکه اومیگوید آنچه من درمجلس اعیان فرمودم نظرشخصی خودم است و نه از وزارت. ولی هیچ وکیلی ازاونپرسید که اگراین نظرحکومت نبود تو پس چکاره هستی که نظرشخصی خود را به وزارت تحمیل میکنی، مگردیکتاتوری غیرازاین است که فردی مانند خرم نه بحیث وزیر یا نماینده حکومت بلکه بعنوان نماینده طالبان فیصله تاریخی پارلمان را بتواند زیرپا گذارد؟

  مگر کرزی را ندیدید که بعد ازانتخابات ، حکومت ائتلافی رارد کرد و گفت : نظام ملی و دمکراتیک تشکیل میدهم ولی امروز میگوید: حتی جامعه جهانی نخواهد من باحکمتیارو طالبان حکومت میسازم و بخاطر دفاع از رهبر طالبان آماده هستم حتی علیه جهان ....

 بخاطریکه برای آنها نه معیاری بلکه منافع مطرح است. اوبالاخره خواهدپذیرفت که قانون اساسی خود ساخته را مطابق میل طالبان تغیردهد.

کسانیکه بامعیارهای اخلاقی ، انسانی ، ملی ، دینی وعلمی سازگاری نداشته باشند اگرمنافع ایجاد کرد، خلقی میشوند و بیدرنگ طالب و باز دمکرات.

 وقتی کسانیرا که بروی دختران معصوم تیزاب پاشیده وسرمردم رامانند حلقوم حیوانات می برند، از آنان حمایت و یا به حمایت آنان میپردازند.

به یاد مادر

مادرم دیده به سویت نگران است هنوز 

                                 

                       غم نا دیدن تو بار گران است هنوز 

 

آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو 

 

              نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز

تبریکی عید

سلام به همه دوستان و مسلمانان جهان! 

عید سعید قربان را به همه شما تبریک و تهنیت عرض میکنم 

موفق و کامیاب باشید

قابل توجه علما

اى صاحب فتوى ما زتو پرکارتریم 

 

                                 با اینهمه مستى ز تو هشیارتریم 

 

 --------------------------------------------------------------------- 

 

 

تو خون کسان خورى ومن خون رزان 

 

انصاف بده کدام خونخوارتــریــم 

شیخ

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر  

 

کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست  

 

  

گفتم: یافت می نشود, گشته ایم ما   

گفت : آنکه یافت می نشود آنم آرزوست 

 

 

«مولوی»